فاصلهگذاری مالی
علاقه به مشارکت سرمایههای خطرپذیر در بحث نوآوری، هم در فضای سیاستگذاری و هم در فضای آکادمیک رشد چشمگیری داشتهاست و این رشد از دو دلیل نشأت میگیرد. اول میتوان به کاهش سرعت رشد و پیشرفت در کشورهای توسعهیافته اشاره کرد و دلیل دوم را نیز میتوان کاهش در تحقیقات و نوآوری در شرکتها و سازمانهای بزرگ دانست. و در مقابل این کاهشها، سرمایههای خطرپذیر قرار میگیرند که به سرعت در بحث نوآوری و تحقیق در حال افزایش هستند. یکی از نشانههای علاقه سرمایههای خطرپذیر به نوآوری را، میتوان تخصیص و واریز میلیاردها دلار سرمایه به شرکتها و سازمانهای کشورهایی همانند کانادا، فرانسه، آلمان، انگلستان و بسیاری دیگر از زمان شیوع ویروس کووید-۱۹ دانست که این امر بیانگر اهمیت و علاقه این سرمایهگذاران به نوآوری میباشد.
فاصلهگذاری مالی در آمریکا
در آمریکا داستان به شکل دیگری رقم خورده است زیرا با شروع شیوع ویروس کووید-۱۹ در سال ۲۰۱۹ و با وجود تلاشهای دولت این کشور برای حمایت از استارتاپها، سرمایههای خطرپذیر سقوط چشمگیری را تجربه میکنند. با کنکاش و جستجو به دنبال دلیل این سقوط، به این موضوع پی برده میشود که تعداد معاملات هفتگی سرمایهگذاران خطرپذیر استارتاپهای نوپا(۱) با کاهشی ۳۸٪ دو دوماه روبرو شده است که شروع آن از تاریخ ۴ مارس ۲۰۲۰ بوده است و در مقابل، تعداد معاملات هفتگی سرمایهگذاران خطرپذیر استارتاپهای رشدیافته(۲) تغییری چندان نداشته است. این کاهش معاملات در سرمایهگذاری خطرپذیر استارتاپهای نوپا قابل توجه است زیرا که این نوع معاملات، به شکل ۱۰ ساله، خصوصی و بلندمدت هستند و این کاهش در دو ماه، به احتمال زیاد فقط میتواند بیانگر این باشد که در قراردادهای سرمایهگذاران خطرپذیر استارتاپهای نوپا امکان عقبنشینی و عدم معامله در صورت رکود اقتصادی درج شدهاست و با ورود ویروس کووید-۱۹ و ایجاد رکود اقتصادی، این سرمایهگذاران معاملات خود را به اتمام نرساندند.
البته بحران کووید-۱۹ اتفاق عجیبی نیست. با توجه به تاریخچه فعالیتهای سرمایهگذاران خطرپذیر، میتوان مشاهده کرد که در دورانهای رکود اقتصادی همیشه حجم معاملات و سرمایهگذاری به مقدار چشمگیری کاهش پیدا کردهاند. همینطور شواهد زیادی نیز بیانگر این هستند که سرمایهگذارانی که فقط در بخش استارتاپهای نوپا فعالیت میکنند و به تعبیری متخصص این حوزه هستند نسبت به سرمایهگذاران استارتاپهای رشدیافته، با حساسیت بیشتری چرخههای کسبوکار(۳) را دنبال میکنند و نسبت به تغییرات این چرخهها عکسالعمل نشان میدهند. بنابراین به دلیل این حساسیت به چرخههای کسبوکار، بازار خصوصی را میتوان برمبنای تغییرات در جهت دور تجاری(۴) بیان کرد بدین معنی که اگر تغییرات در جهت دور تجاری بودند، بازار خصوصی پیشرفت میکند و بنابراین جریان نقدی، حجم مبادلات و ارزشگذاریها افزایش مییابند و اگر تغییرات ضددورهای(۵) بودند، به دلیل حساسیت سرمایهگذاران به این تغییرات و عکسالعمل آنها جریان نقدی، حجم مبادلات و ارزشگذاریها کاهش مییابند.
و اگرچه طرح و روش در دورههای رشد و رکود در سرمایهگذاری خطرپذیر مشخص است، ولی شاید اهمیت چندانی از دیدگاه نوآوری نداشته باشند؛ زیرا اگرچه در دوران رکود سرمایهگذاری کاهش مییابد ولی این امکان وجود دارد که کیفیت سرمایهگذاری افزایش پیدا کند. در حقیقت حتی مواردی مستند از برخی استارتاپها هستند که در دوران رکود به شدت رشد کردهاند.
پشتوانه سرمایه خطرپذیر در کسب و کار هایی که نوآوری دارند
این مقاله نیز قصد دارد تا به بررسی این سوال بپردازد که آیا در دوران رکود، نوآوریهایی که پشتوانه سرمایه خطرپذیر دارند رشد مینمایند یا خیر و دلایل آنها چیست. به همین منظور از دادههایی استفاده شدهاست که از سال ۱۹۷۶ تا ۲۰۱۷ به بررسی رابطه بین سرمایهگذاری و ثبت اختراع یا حق امتیاز(۶) در استارتاپها (یا به بیان دیگر همان نوآوری) میپردازند. بررسی این دادهها و اینکه چگونه نوآوریهایی که به پشتوانه سرمایه خطرپذیر هستند، در طول زمان رشد کردهاند و نسبت آنها با چرخههای اقتصاد کلان چگونه بودهاست، منجر به پیدا کردن چهار الگوی رفتاری شده است.
اول آنکه، حق امتیازها و یا اختراعهایی که توسط استارتاپهای سرمایههای خطرپذیر(۷) ثبت شدهاند، از کیفیت بالاتر و اهمیت اقتصادی بیشتری نسبت به حق امتیازها و یا اختراعهای دیگر، برخوردار بودهاند. یکی از شاخصهایی که بیانگر این الگو بود، تعداد استنادها(۸) به این اختراعها و حق امتیازها میباشد. به عنوان مثال، ۲۹.۴٪ اختراعها و حق امتیازهای استارتاپهای سرمایههای خطرپذیر جزو ۱۰٪ اختراعها و حق امتیازهایی هستند که بیشترین استناد به آنها شدهاست و همچنین ۴.۷٪ اختراعها و حق امتیازهای این استارتاپها، جزو ۱٪ اختراعها و حق امتیازهایی هستند که بیشترین استناد به آنها شدهاند. همچنین استارتاپهای سرمایههای خطرپذیر، به احتمال خیلی بیشتری، اختراعها و حق امتیازهایی را ثبت میکنند که اصیل، عامتر و نزدیکتر به علوم پایه هستند. و دلیل این را نیز میتوان به نقش بسیار مهم و کلیدی سازمانهایی که پشتوانه سرمایه خطرپذیر دارند، در زمینه ایجاد شغل و رشد نوآوری دانست.
دوم آنکه، میتوان به این موضوع پیبرد که نوآوریهایی که پشتوانه سرمایه خطرپذیر دارند، بسیار وابسته به تغییرات در جهت دور تجاری هستند و این وابستگی حتی نسبت به اقتصاد آن کشور و یا جهان نیز بیشتر است. به طور دقیقتر میتوان بیان کرد که تعداد و کیفیت ثبت اختراعها و امتیازات در زمینه تکنولوژی توسط استارتاپهای سرمایه خطرپذیر به شدت وابسته به میزان سرمایهگذاری خطرپذیر در آن استارتاپ در هر ماه میباشد. همینطور قابل مشاهده است که در دوران رکود که سرمایههای کمتری به استارتاپها داده میشود، کیفیت اختراعها و نوآوریها نیز به همان میزان کاهش مییابند.
سوم آنکه، نتایج نوآوریها (مثلا نتایج حجم معاملات) توسط استارتاپهایی بدست میآیند که سرمایهگذاران آنها تخصص در حوزه سرمایهگذاری در استارتاپهای نوپا دارند.
و در نهایت چهارم آنکه، تغییراتی که در نوآوری در زمان رکود بوجود میآیند، ریشه در نوع سازمانهایی که جذب سرمایه خطرپذیر میکنند و همچنین در تغییرات در ماهیت نوآوری در چرخه تجاری دارد. به طور خاص میتوان گفت، استارتاپهایی که آخرین سرمایه خطرپذیر خود را در طول شش ماه قبل از شروع رکود (یعنی در دوران رشد اقتصادی) جذب کردهاند هیچ کاهشی را در کیفیت نوآوریهای خود نداشتهاند.
حال چرا اصلا باید در دوارن رکود کاهش در سرمایهگذاری خطرپذیر و در نوآوری داشته باشیم؟ دلایل این سوال را میتوان به گروههای مختلف تغییر در فرصتهای سرمایهگذاری و یا سختی در ارزشگذاری آنها، تغییر در تعداد کارآفرینان به دنبال جذب سرمایه و همچنین مشکلات و محدودیتها در تامین سرمایه خطرپذیر برای نوآوریها در دوران رکود تقسیم کرد.
تقریبا تمامی دلایل بیان شده به میزانهای متفاوت در دوران رکود نقشی را بازی میکنند. بنابراین با توجه به آنچه تاکنون گفته شدهاست، پیشرفت در نوآوری وابستگی بسیار زیادی در گروههای سرمایهگذاران خطرپذیری دارد که متخصص حوزه استارتاپهای نوپا هستند. به عنوان مثال در اوایل دهه ۲۰۰۰ بعد از فروپاشی داتکام(۹)، سرمایهگذاران خطرپذیری که در حوزه فناوری اطلاعات کار میکردند سعی کردند در این حوزه بمانند و در حوزههای دیگر (مثلا بیوتکنولوژی) سرمایه گذاری نکنند و این بدین معنی است که بسیاری از شرکتها که ارزش خالص مثبتی داشتند، به دلیل پیدا نکردن سرمایه مناسب، از بین رفتند. و این مساله به اینجا ختم نمیشود. حتی بسیاری از سرمایهگذاران خطرپذیری که سرمایه کافی و بیشازحد دارند نیز به دلیل اینکه پیش بینی محدودیت نقدینگی در آینده را دارند، سرمایهگذاری خود را محدود میکنند و این سبب میشود که بسیاری از استارتاپها نتوانند به کار خود ادامه دهند.
در نتیجه تمام آنچه بیان شد، میتوان گفت که با توجه به هفتههای اول شیوع بیماری کووید-۱۹ شاهد کاهش شدیدی در حجم سرمایهگذاریهای خطرپذیر بودیم و در کاهش و رکود در تمام بخشها و صنایع مشاهده شد گرچه فقط متمرکز بر سرمایهگذاریهای استارتاپهای نوپا بود. و با نگاه به ۴۰ سال گذشته میتوان مشاهده کرد که این الگوی رفتاری در اوایل تمام رکودهای اقتصادی اتفاق افتادهاست.
همچنین با نگاه به نوآوریها به پشتوانه سرمایههای خطرپذیر میتوان دید که اختراعات و امتیازات ثبت شده توسط این سازمانها دارای ارزش بیشتر آکادمیک و علمی است و یا به تعبیر بهتری کیفیت بالاتری دارند و این نوع نوآوریها به شدت وابسته به تغییرات در جهت دور تجاری هستند. و حتی با کنترل و محدود کردن سطح فعالیتهای سرمایهگذاران خطرپذیر در طول زمان، باز اثر رکود بر این نوع نوآوریها که پشتوانه سرمایه خطرپذیر دارند، بسیار مخرب هستند و این مورد خصوصا درباره سرمایهگذاران متخصص حوزه استارتاپهای نوپا بیشتر است.
منبع:
Howell, Sabrina T., Josh Lerner, Ramana Nanda, and Richard Townsend. “Financial Distancing: How Venture Capital Follows the Economy Down and Curtails Innovation.” Harvard Business School Working Paper, No. 20-115, May 2020
early-stage VC (۱
later-stage VC (۲
business cycles (۳
pro-cyclical shifts (۴
counter-cyclical shifts (۵
patent (۶
VC-backed startups (۷
citations (۸
dot-com collapse (۹
بدون دیدگاه